خانهتکانی یادگاری کهن از دیروز تا به امروز…
خانهتکانی در آئین باستان: بر اساس باورهای دینی زردشتی، ماه فروردین متعلق به فَروَهَرهای پاکان یا روان درگذشتگان است. ازاینقرار که روان درگذشتگان نیکرفتار در آستانه فروردینماه برای دیدار با خویشاوندان و بستگان در قید حیات خود از آسمان بهسوی زمین بازمیگردند و پس از مدتی توقف و اطمینان یافتن از حالوروز ایشان دوباره به جایگاه خود میروند. شاید ازاینروی باشد که ایرانیان باستان بنا به رسمی کهن پیش از حلول سال نو و فرارسیدن فروردین و عید نوروز، خانههای خود را پاکیزه میکردند و از غبار زمستانی میزدودند. بهاینترتیب و بهزعم آنها زمانی که ارواح نیاکانشان به دیدن خانوادهها میآمدند، اگر اجاقروشن، خانه پاک و آراسته بود شاد میشدند و برای آنها دعا میکردند و شادمان به سرای جاودان خویش بازمیگشتند، ولی اگر کثیف و ناپاک بود یا هفتسین نداشت آن خانه را نفرین میکردند و تا سال بعد ناراحت بودند.
بنابر باورهای زردشتیان، گاهانبار ششم در ابتدای عید اموات بود و به مدت ده شبانهروز ادامه داشت. آنها معتقد بودند در این مدت ارواح درگذشتگان به خانه کسان خود در این دنیا نزدیک میشوند و از زندگان، تقاضای قربانی و صدقه دارند. بهمین سبب روزهای پایانی هرسال، ایام جشن فروردیگان یا جشن فَروَهَرها نامیده میشد و باید برای آن خانهتکانی انجام میشد. این جشن در روزهای پایانی هرسال و پیش از نوروز برگزار میشد.
بر این اساس برخی پژوهشگران معتقدند سنت خانهتکانی ایرانیان که همهساله پیش از فرارسیدن جشن نوروز و تحویل سال انجام میشود، از باور دینی و معادشناسی کهن جشن فروردیگان ریشه گرفته است.
از میان تاریخنگاران ایرانی پس از اسلام نیز ابوریحان بیرونی و محمود گردیزی در توصیف «اعیاد مجوس» از جشن فروردیگان و سنت خانهتکانی یادکردهاند.
خانهتکانی سنتی است که از دیرباز در ماههای پایانی سال برای استقبال از بهار انجام میشود که برگرفته از تازگی و نو شدن میباشد. از زمانهای گذشته، خانهتکانی از چند روز مانده به پایان سال آغاز میشود و تمام خانه و وسایل آن گردگیری، شستشو و تمیز میشد، افراد، خانههای خود را از گردوخاک پاک میکنند ولی نباید فراموش شود که خانهتکانی اصلی تغییر و تحول در رفتارها، پاک شدن دلها از کینهها وکدورتها میباشد. ایرانیان از دیرباز این سنت زیبا را به پا میدارند. آنها بر این باورند که با دور ریختن وسایل قدیمی کهنه و جایگزین کردن وسایل نو به زندگی، طراوت و شادابی خاصی میدهد که با نو شدن سال و آمدن فصل زیبا و با طراوت بهار همراه خواهد شد و روحیه سرزندگی را به همراه خواهد داشت. برخی روانشناسان در تحلیل کارکردهای این سنت پسندیده معتقد هستند خانهتکانی به افراد جرأت رهایی از وابستگیها را میدهد و فرصت دور ریختن خاطرات بدی که در ذهن خود بایگانی کردهاند را ایجاد میکند. خانهتکانی، اولین مشخصه نزدیک شدن به سال نو و روزهایی دیگر است سالی که در آن باید همراه با تمیز کردن پلیدیهای مادی، پلیدیهای روحی را نیز دور کرد.
پاکیزگی پیش از آنکه اهمیت جسمانی و سلامت برای جسم و بدن انسان داشته باشد، روی روح و روان انسان مؤثر است. خانهتکانی بیشتر به شستن و تمیز کردن لوازم خانه مثل فرش و لباس و همچنین خریدن وسیلههای نو و تعمیر کردن وسایل مربوط میشود. کوشش خانواده برای تمیز کردن وسایل خانه یک فعالیت دستهجمعی است و آنها سالی یکبار آنها را به بهانه جشن سال نو و تمیز کردن اسباب خانه دورهم جمع میکنند. خانهتکانی ازجمله سنتهایی است که در طول سالیان سال در جامعه کهن ایرانی باقیمانده است و علاوه بر اعتقادات مذهبی ما هویت ملی ما را نشان میدهد. کارکرد خانهتکانی عامل مهمی است که در طول تاریخ این سنت را پابرجا نگهداشته است و از محو شدن آن جلوگیری کرده است. در شهرهای بزرگ در طول یک سال آلودگی زیادی بر وسایل زندگی مینشیند و اگر خانهتکانی سالانه که با دقت و وسواس خاصی انجام میگیرد، نباشد، خانه رنگ تمیزی و پاکیزگی نمیبیند. این در حالی است که در خانهی تمیز، احساس شادمانی به وجود میآید، بهطوریکه افراد آن خانه احساس میکنند پس از یک سال کار و خستگی مداوم آرامش تازهای را به دست آوردهاند. خانهتکانی روحیه کار دستهجمعی را در میان افراد یکخانه بالا میبرد و به آنها آموزش میدهد که خانهتکانی و مسئولیت پاکیزه نگهداشتن خانه نباید تنها بر دوش یک نفر باشد و بهتر است سایر اعضای خانواده باهم همکاری کرده و بهطور دستهجمعی خانهتکانی کنند. در این صورت یک نفر احساس خستگی و نارضایتی نخواهد کرد. وقتیکه تمام خانواده با یکدیگر همکاری میکنند، جو صمیمانهای پدید میآید. حتی مادران و همسران باید از اعضای خانواده بخواهند تا خود اتاق و وسایلشان را تمیز و مرتب کنند. در این صورت افراد خصوصاً کودکان مسئولیتپذیری را فراخواند گرفت و احساس مشارکت برای آنان درونی میشود.