جغرافیای نوروز (قسمت دوم)
عیدنوروز در ازبکستان
عیدنوروز در ازبکستان تعطیل رسمی است. در ایام نوروز سراسر کشور چراغانی میشود مردم لباس نو به تن میکنند؛ ازآنجاکه دولت کمونیستی اتحاد شوروی سابق، نوروز را جشنی دینی میدانست از برگزاری آن جلوگیری میکرد، درنتیجه مردم به نقاط دور از شهر میرفتند تا بتوانند مراسم نوروزی را برپا دارند. از همین رو بسیاری از این جایها بانام نوروز همراه شده است، نظیر نوروز بلاق (چشمه نور)، نوروزسای (جویبار نوروز) و نوروز تپه (فرازگاه نوروز)
در ازبکستان و تاجیکستان نوروز بدون سمنو، رنگ و بویی ندارد. سمنو برای آنان همانند ایرانیان، یادآور نوروز است. همچنین آیین چهارشنبهسوری همانند ایران در بسیاری از شهرها و نواحی گوناگون ازبکستان با شور و حال تمام برگزار میشود و بخصوص در بخارا و سمرقند از شکوه و استقبال بسیار برخوردار است.
عیدنوروز در افغانستان
عیدنوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مزار شریف هنوز به همان فر و شکوه پیشین برگزار میشود. در روزهای اول سال همه دشتهای بلخ و دیوار و پشتبامهای گلی آن پر از گل سرخ میشود. بلخ سبدی از گل سرخ یا اجاق بزرگی میشود که این لالهها در آن میسوزد. این گل فقط در بلخ بهوفور میروید و ازاینرو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دوبهیک معنی به کار میرود.
از آیین و رسم نوروزی در سرزمین بلخ میتوان به شستشوی فرشهای خانه و زدودن گردوغبار پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شترسواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره نمود.
عیدنوروز در زنگبار (تانزانیا)
شاید تعجب کنید اما حتی در زنگبار هم مردم عیدنوروز را جشن میگیرند؛ چراکه در قرنهای گذشته گروه بزرگی از مردم شیراز به زنگبار در کرانههای شرقی قاره افریقا کوچ کردند و آیینهای ایرانی خود مانند نوروز را نیز با خود بردند. جشن موسوم به «نوروز» یا «نوروزی» که در زبان سواحیلی به آن «سیکویا مواکا» به معنای سال نو یا «سیکویا نوروزی» گفته میشود؛ که برخی از قبایل شیرازی نیز آن را «مواکاکوگوا» میخوانند.
جشن عیدنوروز هنوز یکی از جشنهایی است که با تغییر فصل در این کشور گرامی داشته میشود و بین مردم رواج دارد.
آدابورسوم جشن عیدنوروز از برخی جهات همچون نظافت و از بین بردن گردوغبار سال گذشته (خانهتکانی) و برپا کردن آتش (چهارشنبهسوری) با مراسم عید نوروز ایرانیها شباهت زیادی دارد ولی درعینحال برخی از سنتهای بومی قبایل شرق افریقا نیز به آن راهیافته است.
جشن نوروز در زنگبار، پمبا و مومباسا بهعنوان تعطیلی عمومی در نظر گرفته میشود.
استحمام در سواحل اقیانوس هند در صبح عیدنوروز
در صبح روز آغاز جشن نوروز پس از طلوع خورشید بومیان زنگباری اعم از زن و مرد خود را از هرگونه آلودگی پاک و منزه میسازند؛ جشن با صرف غذایی موسوم به ”کارامو”که در جزیره تومباتو به آن «کیوائو» میگویند، ادامه مییابد.
در ادامه مراسم جشن نوروز جُنگهای خندهدار و حرکاتی موسوم به ”انگوما” انجام میشود که این جُنگها نیز دارای آدابورسوم ویژهای است.
از دیگر مراسم جالب جشن نوروز در زنگبار نحوه خاموش کردن آتش قدیمی و روشن کردن آتش نو است که به سبکی ابتدایی و خاص خود صورت میگیرد بدینصورت که چوبهایی نازک بر رویهم گذاشتهشده و با آتش زدن این چوبها آتش بزرگی آماده میشود.
علاوه بر مراسم مورداشاره، زنان شیرازی الاصل نیز همزمان با عید نوروز سنت خاصی دارند که در طی آن بهترین لباسهای خود را بر تن میکنند، شاخ گاوی را در دست چپ خود میگیرند و زنگهایی کوچک به قوزک پای خود میبندند؛ این سنت موسوم به «امسانجه» است و بر اساس آدابورسوم اسلامی مردان اجازه حضور در آن و حتی تماشای آن را ندارند.
جالبترین جشن عیدنوروز در جنوب جزیره ”اونگوجا”
جالبترین جشن عیدنوروز در جنوب جزیره «اونگوجا» در ماکوندوچی صورت میگیرد و هزاران نفر از سرتاسر زنگبار بهویژه جزایر اونگوجا و پمبا برای مشاهده بخشهای متنوع جشن نوروز اعم از حرکات موزون محلی و جُنگهای مضحک و خندهآور (نمایانگر تقلا و تلاش سال قدیم و سال جدید برای جابجایی توأم با سوزاندن نماد سال قدیم) در این منطقه سرسبز و زیبا گرد هم میآیند.
جشن عیدنوروز در ماکوندوچی به دو بخش تقسیم میشود که بخشی از آن حالت خصوصی دارد و بخش دیگر در حضور تماشاگران و علاقهمندان انجام میشود؛ مراسم خصوصی این جشن در قسمت غربی مکانی به نام «کائه کوو» که به غاری موسوم به «امزیمو» ختم میشود، صورت میگیرد. (طبق باورهای سنتی مردان زنگبار، در این غار ارواح زندگی میکنند) بر اساس آدابورسوم مردم زنگبار در آئینی خصوصی که یک هفته قبل از آغاز جشن عمومی در این غار بر پا میشود همه بدیها و شرارتهای مربوط به گذشته از وجود روستاییان پاک گشته و آنان آماده برگزاری جشن اصلی میشوند.
در طول این مدت و پیش از شروع مراسم اصلی، گاوی قربانی میشود. بومیان معتقدند خون این قربانی مورداستفاده ارواح پیشینیان آنها قرار میگیرد و مردمان ماکوندوچی هنگام ذبح قربانی از آزار و اذیت ارواح شر و موذی آسودهخاطر میشوند؛ به زنان و کودکان نیز هشدار داده میشود در هنگام تاریکی از منازل خارج نشده و درصدد جمعآوری چوبهایی برای فراهم کردن آتش برنیایند.
در طول این هفته مراسم سنتی مختلفی در ماکوندوچی برگزار میشود و مهمترین این آیین در کلبهای در محل پرستشگاه امزیمو، بر پا میشود. بومیان معتقدند در این مکان افرادی موسوم به ”وایواله ” که درواقع واسطههایی بین ارواح پیشینیان و مردم هستند، اقامت دارند. آنان طی این مدت به قرائت ادعیه و نیایشهایی که با صدای بلند انجام میشود، میپردازند به این قصد که موجبات خشنودی پروردگار را فراهم آورده و سبب پدید آمدن سالی خوب و مملو از برکت برای مردم منطقه ماکوندوچی شود.
قرائت قرآن در کلبه مخصوص
پس از استحمام عمومی که دیگر افراد نیز در آن شرکت میکنند واسطهها و دیگر افراد صاحب نفوذ بومی در کلبه مخصوصی در نزدیکی مکان برگزاری جشن عیدنوروز گرد هم میآیند و به قرائت سورههایی از قرآن و انجام مراسم عبادی میپردازند. زنان و کودکان نیز از سوی دیگر خانههای خود را جارو و خاکستر و کثیفی موجود را در مکانی در نزدیکی خیابانهای اصلی بر رویهم تلنبار میکنند و درعینحال برگهای درختان منگو را از درها آویزان میکنند.
آویزان کردن برگهای درخت منگو و تمیز کردن منازل بهویژه جمعآوری خاکستر نمادی از آرزوی خیروبرکت و خوشبختی در سال جدید محسوب میشود؛ پسازآن در ظروف مخصوصی به نام «کانده» در مقابل قبر یکی از اجداد مشهور، غذا بین مردم توزیع میشود.
در ادامه جشن نوروز، جنگ نمادین سنتی آغاز میشود و دو برادر از بخشهای جنوبی و شمالی ماکوندوچی با چوب و چماق به مبارزه با یکدیگر میپردازند و این جنگ تا زمانی که یکی از طرفین احساس خستگی کند، ادامه مییابد.
در حین برگزاری این مراسم سنتی زنان ملبس به لباسهایی گرانبها سرودها و اشعاری قرائت میکنند که دربرگیرنده مفاهیمی مبتنی بر عشق، دوستی وزندگی روستایی است؛ جنگجویان نیز با شنیدن این اشعار در محوطه میدان به گردش پرداخته و سلاحهای خود را روانه سر طرف مقابل میکنند.
بومیان معتقدند این جنگ سنتی باعث میشود تا با فرارسیدن سال جدید مردم کینهها و دشمنیهای خود را فراموش کنند و سال جدید در محیطی مملو از دوستی آغاز شود.
برافروختن آتش در هِرَمی از برگهای نارگیل
در انتهای شب درحالیکه جنگجویان بهشدت خسته شدهاند هِرَم کوچکی از برگهای نارگیل در گوشه میدان تشکیل میشود و یکی از افرادی که بومیان معتقدند دارای قدرت سحرآمیزی است وارد هرم شده و آن را آتش میزند؛ بهمحض شعلهور شدن آتش دو مرد از درون هرم به علفزارهای اطراف میگریزند و پسازآن کلیه افرادی که به دور هرم آتش حلقهزدهاند سعی میکنند از هر طریق با ریختن خاک و سنگ آن را خاموش کنند.
سوزاندن برگهای نارگیل نمادی از دور کردن بیماریها و آتش از مردمان ماکوندوچی است؛ پسازآن پیرمردان منطقه در اطراف قبر یکی از روحانیون مسیحی به حرکات موزون میپردازند؛ بومیان معتقدند این فرد دارای قدرتی مافوق طبیعی بوده و حتی میتوانسته است بر روی موجها قدم بزند.
جشن عیدنوروز با برگزاری جشنهای دیگری ادامه مییابد که توأم با نمایان ساختن فرهنگ مهماندوستی مردم این منطقه است و در طول این مدت بین همه افراد شرکتکننده غذاهای مختلفی توزیع میشود. بر اساس آدابورسوم سنتی مردمان ماکوندوچی آنان طی سالهای گذشته به سبب پرهیز از صدمه رسیدن به جنگجویان، چوب و چماق مورداستفاده آنان به ساقههایی از درخت موز تغییریافته است.
از همه شرکتکنندگان به هر تعداد پذیرایی به عمل میآورند و از این لحاظ محدودیتی قائل نیستند؛ پسازآن مراسم با کوبیدن طبلهایی بزرگ تا شب ادامه مییابد درحالیکه با موسیقیهای محلی زنگبار نیز آمیختهشده است.
در اواخر شب برخی از مردم به شهر زنگبار بازمیگردند درحالیکه برخی دیگر در اطراف ساحل تا صبح و تا زمانی که رسماً سال جدید آغاز شود، آیینهای سنتی را ادامه میدهند.