معنای جشن
جشن همتای واژه (عید) در زبانهای ایرانی (جشن) یا (یسن) است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش؛ (ایزد) به معنای ستایششده و نیایش شده نیز از همین ریشه است. (جشن) واژهای ایرانی، مذهبی و بسیار کهن است. این واژه که باری گران از معناها و سنتهای ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت رخداد یک پیروزی، یک واقعه اجتماعی یا یک معجزه آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد. مردم به هنگام برپایی بزرگداشت گرد هم جمع میآمدند و خدای را با مراسم ویژه مذهبی نیایش میکردند و این نیایش و سپاس همهساله بهعنوان قدرشناسی از موهبتی که از سوی خداوند ارزانی شده بود تکرار میگردید. این مراسم با رقصهای مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. در ایران باستان و پیش از ظهور زردشت همواره مراسم قربانی پس از مراسم نیایش و ستایش انجام میپذیرفت. آنچنان تودههایی از آتش برپا میداشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی میکردند. آنگاه سهمی از قربانی به آتش داده میشد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش میگردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار میشد.
نزد ایرانیان باستان یک پدیده کیهانی مانند واقعشدن خورشید در نقطههای اعتدال ربیعی یا خریفی یا انقلاب صیفی و شتوی میتوانست انگیزهای برای برگزاری جشن باشد. همین جشنها در دورههای مختلف زندگانی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام میکردند. چنانکه جشنهای نوروزی، جشن مهرگان، جشن شب چله تابستان و شب چله زمستان از این قبیل است.
تعداد دیگری از جشنها برای نیایش امشاسپندان و ایزدان برپا میشد، از آن روی که این ایزدان نگاهبان روزهای ماه و ماههای سال بودند، هرگاه که نام روز بانام ماه برابر میافتاد، به آن مناسبت جشنی برپا میشد.
جشن نوروز از کهنترین جشنهای ایرانی است که پژوهشگران بنیاد آن را هند و ایرانی ندانستهاند، بلکه با قید احتمال آن را به اقوام بومی نجد ایران پیش از مهاجرت و آریاییان، منسوب میدانند. همچنین دو جشن مهرگان و نوروز از طریق سومریان به بینالنهرین راهیافته و در آنجا دو جشن (ازدواج مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بینالنهرین این هر دو جشن بهصورت جشنی واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا دوره اسلامی بهصورت دو جشن مستقل برقرار مانده است.
جشن اکیتو
یادگارهای مکتوب بازمانده از بابل باستان، بهمانند کتیبههای ”سنه خریب” از شاهان آشوری در “بیت اکیتی” یا جشن گاههای آشوری در این موردتردیدی باقی نمیگذارد که در دوران مقدم بر ورود کورش بزرگ به بابل شب اعتدال روز و شب پیش بابلیها گرامی بوده و بانامهای “اکیدی” و “خاب نیسان” (اول نیسان) بهعنوان سال نو از آن تجلیل میشده است.
در متون میانرودانی و عیلامی به جشن آغاز سال نو بهتصریح اشارهشده است؛ بنابر این متون، جشن سال نو به اکدی «اکیتو» نام داشته و در مکانی به نام «بیت اکیتو» {«بیت» واژهای اکدی است که همریشه بیت عربی به معنی خانه است } برگزار میشده است. یکی از وظایف سالیانه شاه میانرودانی اعم از سومری، اکدی، بابلی یا آشوری این بوده که در جشن سال نو مسافتی طولانی را از کاخ تا خانه جشن سال نو یا «بیت اکیتو» طی میکرده، به این خانه وارد میشده و با مجسمه خدایی که در آنجا قرار داشته تجدید بیعت میکرده است. شاه میانرودانی وظیفهاش این بوده که در روز اکیتو در بیت اکیتو دست مجسمه خدای بزرگ را بگیرد، با او بیعت کند و پادشاهیاش را برای یک سال دیگر از او تبرک بگیرد. اینیک سنت کهن میانرودانی است که متون فراوانی در مورد آن وجود دارد. خوشبختانه در قلمرو تمدن عیلامی نیز متونی وجود دارند که نشان میدهند عیلامیهای سرزمین ایران نیز این جشن را برگزار میکردند. در نزدیکی زیگورات معروف چغازنبیل، تپه دیگری به نام تپه حُریه وجود دارد؛ کتیبههای بهدستآمده از دوره عیلام میانه، نشان میدهد که تپه حریه، احتمالاً بیت اکیتوی چغازنبیل بوده است. پادشاه عیلامی، در آغاز سال نو ابتدا به زیارت زیگورات چغازنبیل میرفته و سپس آن مسیر را پیاده تا تپه حریه طی میکرده، در آنجا بنایی وجود داشته (لازم به ذکر است که این بنا ویرانشده و از طریق کتیبههای موجود، اطلاعات موجود است) که وی در آن اعمال رسمی دوباره شاه شدن را انجام میداده است.
از نويسندگان ايرانی هاشم رضی نیز در کتاب “آيين مغان” به جشن اکيتی اشاره میکند: “اکيتو” جشن کهن بابلی است که سالی دو بار در آغاز بهار و پاييز برگزار میشد و قدمت آن بهموجب آگاهیهایی که داريم، به هزاره دوم پيش از ميلاد میرسد و ميان اين جشن بابلی با نوروز ايرانی شباهت بسياری وجود دارد.
در پی سقوط امپراتوری بابلی جشنهای آن نيز ميان اقوام سريانی و سومری و اکاد بهتدریج متروک شد؛ اما دوباره در اوايل سده بيستم ميلادی سریانیها به تجليل از سال نو باستانی خود بانام “اکيتو” پرداختند که به دليل روی آوردن آنها به کيش مسيحيت و پذيرفتن گاهشماری گرگوری آن از شب بيستم مارس به اول آوريل منتقلشده است.