چهارشنبهسوری (قسمت اول)
مردم ایرانزمین مانند سایر ملل کهن دارای آدابورسوم و سنتهای خاص خود میباشند یکی از آیینهای نوروزی ، که بایستی آمیزهای از چند رسم متفاوت باشد، ”مراسم چهارشنبهسوری” است که در چهارشبهی آخر سال برگزار میگردد.
در تقویم ایران باستان هرسال ۱۲ ماه و هرماه ۳۰ روز بود با این احتساب، طول سال عملاً ۳۶۰ روز میشد که با سال کامل شمسی ۵ روز و اندی فاصله داشت. مردم در این روز آماده استقبال از سال نو میشدند و با خانهتکانی و شستشو آماده پذیرایی و استقبال از نوروز میگردیدند.
درباره چهارشنبهسوری، کتابها و سندهای تاریخی، مطلبی یا اشارهای نمییابیم و تنها در این قرن اخیر، یا دقیقتر، در این نیمقرن اخیر است که مقالهها و پژوهشهای متعددی دراینباره منتشرشده و یا در نوشتههای مربوط به نوروز به چهارشنبهسوری نیز پرداختهاند.
برگزاری چهارشنبهسوری، که در همه شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدینصورت است که شب آخرین چهارشنبه سال ( یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سهشنبه )، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی میافروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش میپرند و با گفتن :” زردی من از تو، سرخی تو از من“، بیماریها و ناراحتیها و نگرانیهای سال کهنه را به آتش میسپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند.
تا زمانی که از ظرفهای سفالین چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده میشد، پس از خانهتکانی، کوزه کهنهای از پشتبام خانه به کوچه میانداختند ،کوزهای که در آن آب و چند سکه ریخته بودند.
اسفند دود کردن و آجیل خوردن، فال گرفتن،” فالگوش ایستادن” و” قاشق زنی” نیز از باورها و رسمهایی است که، هنوز بهکلی فراموش نشده است.
افسانههای متعددی نیز در این خصوص وجود دارد و حتی در بعضی از این افسانهها آمده است آواز جغد نیز از فراغ نوروز است و…ایرانیان باستان اعتقاد داشتند که نباید چرک و آلودگی سال کهنه را تحویل نوروز دهد و چون رفع همه آلودگیها با شستشو برای آنها ممکن نبود، علاوه بر آب بر عنصر آتش نیز روی میآوردند و چون آتش را نیز مظهر و عامل پاکی میدانستند، با آتش زدن هیزم به از بین بردن لوازم غیرقابل استفاده و ضدعفونی کردن محل زندگی خود پرداختنند. ضمن اینکه برافروختن شعلههای همراه با دود، در از بین بردن حشرات که نوعی خانهتکانی محسوب میشد، اقدام میکردند.
اهمیت آتش برای ایرانیان باستان
تاریخ ایران باستان پر از جشنهایی است که همگی بر پایه دید و نگاه پیشینیان، دارای فلسفه و جوهری وجودیاند.
امروزه تنها « جشن سوری » ، معروف به « چهارشنبهسوری » و نیز « جشن سده » بر ایمان به یادگار مانده است و میتوان به جشنهای فراموششدهی آتش، به ” آذرگان ” در نهم آذرماه و ” شهریورگان ” یا ”آذر جشن ” نیز اشاره داشت.
آتش از قدیمالایام تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، بشر برای آتش اهمیت خاصی قائل بوده و پیشرفت قسمت مهمی از زندگی خود را مدیون وجود این عنصر مفید دانسته است.
به نظر میرسد، که وجود آتش برای ایرانیان باستان، اهمیت ویژهای داشتهاست. اگر نگاهی به تاریخ بیاندازیم، متوجه میشویم که ایرانیان قرنها پیش از میلاد مسیح، از سرزمینهای سرد شمالی در جستجوی پیدا کردن محلی گرم برای زندگی بودند، تا سرانجام به سرزمینی رسیدند که، بعدها ”ایران” خوانده شد و در آن سکنی گزیدند. به همین دلیل آنها قدر ”آتش” ، ”گرما” و ”نور” را بیشتر از مردمان دیگر میدانستند، و برای هر آتش و نوری از جمله ”نورخورشید”و ”نورماه” (آتش آسمانی) و ”شعله آتش” ارزش خاصی قائل بودند.
آتش در نزد ایرانیان باستان از چنان اهمیتی برخوردار بود که حتی در اساطیر ایران، ایزدی برای آن درنظر گرفتند. آنان معتقد بودند که آذر (آتش، آتر) ایزدی است که پسر اورمزد میباشد، و آتش روشن را به منزله حضور مرئی اورمزد میدانستند. بههمین خاطر آتش نزد ایرانیان نماد روشنی ، پاکی ، طراوت ، سازندگی ، زندگی ، تندرستی و در پایان بارزترین نماد خداوند در روی زمین است ، و بیماریها، زشتیها، بدیها و همه آفات در عرصه تاریکی و ظلمت جای دارند و به همین علت اهریمن مظهر تیرگی و جایگاه او تاریکی است. افروختن آتش بهطور کنایه، راه یافتن روشنی معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نامبارکی را از بین میبرد،
چهارشنبهسوری در فرهنگ پارسی بهعنوان مقدمه و پیشدرآمد عید نوروز نیز شناختهشده است که هماره در طول تاریخ، قبل از فرارسیدن سال نو و تحویل نوروز برپا میشده و هنوز هم در بین اقوام و شهروندان ایرانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.